آدرین جانآدرین جان، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

آدرین،شاهزاده قصه زندگی من

تولدت مبارک گل زیبای من!

1393/4/12 12:07
نویسنده : مامان صدف
622 بازدید
اشتراک گذاری

آدرین جونم، کوچولوی مهربونم پارسال چنین روزایی پاهای کوچولوتو به این دنیای بزرگ گذاشتی و روز بروز زندگیم با وجود تو قشنگتر شد. اصلا بازی با کلمات و تلاش برای قشنگ نوشتن نیست. تک تک کلماتم از قلبم میریزه به انگشتام و دونه دونه تایپ میشن...

روزای اول به دنیا اومدنت هم شیرین بود هم سخت، کار بابایی عوض شده بود، من اصلا بچه داری بلد نبودم، سه روزگیت و بستری شدنت ، افسردگی پس از زایمان و لجبازی زردیت و هزار تا چیز دیگه باعث شده بود حسابی گیج باشم.

روزای اول و شاید بگم دوماه اول خیلی سخت گذشت ولی گذشت...

حالا که یکسال گذشته با چنان عشقی دوست دارم که حتی نمیتونم توصیفش کنم. انقدر از داشتنت خوشحالم که دونه دونه سختیها یک روز نگذشته از یادم میرن. انقدر پشیمونم که اجازه دادم آلرژیت اونطور بهمم بریزه که چند ماه از بزرگ شدنتو با غصه بگذرونم. غافل از اینکه هر کار خدا حکمتی داره که من بنده بعدا درکش میکنم و روزی هزار بار میگم شکر بابت تک تک راههایی که خودش جلو پام گذاشت و اونموقع من با کلی گلایه و ناشکری پذیرفتمشون.

"""""""خدایا کرور کرور شکر که همیشه حواست به من و پسرکم، من و خانواده کوچولومون هست!"""""""

عسلکم با تک تک کلمات و حرکات جدیدت ذوق میکنم و بچه میشم. با هر ناراحتی و مریضیت غصه دار و مریض میشم. واقعا مادر شدن میتونه آدمو از این رو به اون رو کنه. انقدر صبور شدم که تا دو سه سال پیش حتی تصورشم برای خودمو اطرافیانم مشکل بود.

خلاصه دنیای این روزای من خلاصه شده تو یه موجود 77 سانتی، 9.5 کیلوییه خوش اخلاق، فوق العاده مهربون و باهوش و کوچولو موچولو که شاید آلرژی و ریفلاکس نذاره مثل خیلی از همسناش تپلی و درشت باشه ولی انقدر باهوشه که کاراش همه رو به تحسین وادار میکنه.

عزیزترین زندگیم، بهانه ی بودنم مرسی که اومدی، مرسی بهم اجازه دادی مادری کنم اونم برای فرشته مهربونی مثل تو!

تا بینهایت خدا عاشقتم

تولدت مبارک فرشته ی آسمونی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)