آدرین جانآدرین جان، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

آدرین،شاهزاده قصه زندگی من

12. ماجرای اولین عکسهای آتلیه

1392/7/23 23:03
نویسنده : مامان صدف
273 بازدید
اشتراک گذاری

آدرین نفسم چند روز پیش کوپن تخفیف چاپ عکس روی چرم سایز 100*70 خریدیم تا یک عکس خوشگل از شما بدیم برای چاپ، ولی چون عکس با کیفیت بالا لازم داشتیم ناچارا باید میرفتیم آتلیه عکس میگرفتیم عزیزم...

 

صبح با مامان بزرگه و شما رفتیم که از آتلیه وقت بگیریم برای بعدازظهر، لباست گرم بود و تو ماشین عرق کردی، وقتی پیاده شدیم باد سردی اومد، از ظهر سرفه میکنی قربون چشمات برم، خدا کنه چیزی نباشه.همش تقصیر مامان حواس پرتته نگران

برگشتیم خونه و خوابیدی،میخواستم حمامت کنم ولی چون سرفه میکردی و هوا سرده ترسیدم بعدش که میریم بیرون بهت باد بخوره بدتر بشی عزیزدلم،خلاصه منصرف شدم. رفتیم و کلی عکس خوشگلللللل گرفتیم. خیلی آقا و آروم بودی ما هم کلی سوءاستفاده کردیم نیشخند

آخراش دیگه خوابت گرفته بودو غر میزدی مامانم، بعدشم خوابت برد و یک عکس خوشگل باهم تو خواب گرفتیم که عالی شد. باید فردا برم برای انتخاب عکس،کلی ذوق دارم که حاضر بشن نفسم.ببخش که اذیت شدی، ولی ارزششو داشت مامانم، بزرگ بشی لذتشو میبری کوچولوی قشنگم ماچقلب دست خانم عکاس آتلیه دید نو درد نکنه،خیلی صبور و با سلیقه بودن و کلی برامون وقت گذاشتن، مرسی خانم عکاس.

برگشتیم حمامت کردیم و مثل فرشته ها خوابیدی عزیزدلم.

راستی لپای گردالیت از دیروز که کرم میزنم خیلی بهتره خداروشکر.

عشـــــــــــــــقــــــــــــــــمــــــــــــــی گل پسری قلبقلبقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)